هفتهی پیش استاد کلانتری در یکی از لایوهای اینستاگرام یک چالشی را مطرح کردند.
چالش ۵ تا ۵ دقیقه در ۵ روز!
قوانینی که استاد برای این چالش وضع کردند را در ادامه بازگو میکنم!
در خانهی هرکدام از ما قطعا دفتر یا سررسیدهای نصفه و نیمه وجود دارد، با مراجعه به آنها هر تعداد کاغذ سفیدی که داشت جدا کنیم.
ممکن است یکی از دفترها ۲ صفحه سفید داشته باشد و دیگری ۵۰ صفحه!
اصلا مهم نیست که کاغذها کوچکند یا بزرگ.
آنچه اهمیت دارد این است که آنها را جدا کرده و همهجای خانه در معرض دیدمان بگذاریم.
در طول روز دقایقی هست که آنها را تلف میکنیم.
اما با نوشتن میشود این زمانها را بهخوبی پر کرد.
در این چالش، فقط باید بدون فکر و تند تند بنویسیم.
افراد حاضر در لایو؛ به تکاپو افتادند و ذوقزده از استاد برای عنوان این چالش تشکر کردند.
پس از خداحافظی استاد، هنوز صفحهی روشن گوشی، خاموش نشده بود که دست بهکار شدم.
سریع قلم و کاغذی که در کنار تختم بود را بدست گرفتم و اینترنت را خاموش کردم.
تایمر گوشی را روی ۵ دقیقه تنظیم کرده و مشغولِ نوشتن شدم.
تند تند کلمات را در کنار هم میگذاشتم.
بدون آن که از قبل برای نوشتنش ایدهپردازی کرده باشم فقط کلمات را از ذهنم به روی کاغذ منتقل میکردم.
بدون ثانیهای تعلل فقط نوشتم.
صدای تایمر درآمد که ۵ دقیقه تمام شده است.
اما بهقول معروف؛ تازه موتور دست من گرم شده بود!
پس ۵ دقیقه دیگر تایمر را زدم و زمان را تمدید کردم.
بهسرعت ۵ دقیقهی دوم هم گذشت اما من دست بردار نوشتن نبودم.
پر حرفی نکنم دیگر، ۵ دقیقه تبدیل شد به ۲۵ دقیقه مداوم و پشت سر هم!
آخرین بار که هشدار تایمر بهصدا درآمد حس میکردم الآن است که دیگر دستم از بازو جدا شود و به گوشهای بیفتد!
کمی استراحت کردم و به نوشتن پست در سایت پرداختم.
کاغذهای نوشته شده در اطرافم وسوسهام میکرد که یکبار دیگر شروع به نوشتن آن ۵ دقیقهها کنم.
مجددا دست به کار شدم و آن روز ۴تا ۲۵ دقیقه نوشتم.
البته نه پشت هم بلکه در فواصل زمانی مختلف.
انقدر از این چالش خوشم آمد که میتوانم بگویم معتادش شدم!
حالا هفت روز از ارائهی این چالش میگذرد؛ اما من همچنان شیفتهی عملی کردن و نوشتن آن هستم.
چقدر این چالشهای نوشتن جذاب و شیرین است.
این چالش شدیدا به دوستان نویسنده پیشنهاد میشود.
کافی است فقط یکبار امتحانش کنید، مطمئنم که شما هم از نوشتنش لذت زیادی خواهیدبرد.