بهنظر شما موفق شدن سختتر است یا موفق ماندن؟!
بهعقیدهی من کسب موفقیت بهخودی خود دشوار است اما تکرار آن بهمراتب سختتر است.
بگذارید با ذکر یک مثال منظورم را واضحتر شرح دهم.
تیم فوتبالی را تصور کنید که در لیگ برتر کشور حضور دارد.
در قوانین آمده که در هفتهی پایانی لیگ؛ برای انتخاب قهرمان، درصورت برابر شدن امتیازات تیمهای صدرنشین و دوم( مثلا هردو به امتیاز ۶۰ رسیدهاند) بهسراغ تفاضل گلهایشان بروند.
حالا تفاضل گل چیست؟!
الآن برایتان توضیح میدهم.
تفاضل گل یعنی اختلاف بین گلهای زده و خوردهی یک تیم.
مثلا تیمی در کل مسابقات لیگ؛ ۴۸ گل بهثمر رسانده و ۳۸ گل نیز خورده است.
در چنین حالتی تفاضل گل این تیم ۱۰+ میشود.
پس گل زدن و گل نخوردن در طول فصل، از اهمیت زیادی برخوردار است.
تیمی که در طول فصل حواسش به این موضوع باشد؛ در پایان، حتی درصورت برابری امتیاز، جام قهرمانی را بالای سرش میبرد.
تا اینجا؛ این تیم به هدفش که قهرمانی بوده، رسیده و موفق شده است.
مدیران این تیم؛ برای تقویت بیشتر تیمشان در سال بعد، باید موارد زیر را رعایت کنند:
- بهخدمت گرفتن بازیکنان درجهیک داخلی و خارجی
- تقویت کادرفنی و سایر بخشها؛ از جمله کادر پزشکی و…
- مشورت گرفتن از بزرگان و پیشکسوتان تیم
- رعایت نظم و جدیت تمام در تمرینها
- فراهم کردن آرامش و پرهیز از هرگونه حاشیه پیرامون تیم
و…
اگر در زمان پیش از شروع فصل جدید؛ تمام این کارها انجام شود، موفقیت دور از دسترس نخواهد بود.
البته این نکته را هم باید درنظر گرفت که سایر تیمها نیز با تمام قوا پا به مسابقات میگذارند.
پس آن تیم موردنظر با تلاش دوچندان و تمرکز کامل روی بازیها میتواند کاری کند که نامش تا ابد در تاریخ ماندگار شود.
همانطور که در سالهای اخیر؛ تیم پرسپولیس این کار را انجام داده است.
۴ دوره پیاپی قهرمان لیگ برتر ایران؛ چندین قهرمانی سوپرجام( قهرمان لیگ برتر و جام حذفی) و مهمتر از همهی اینها:
در عرض ۳ سال؛ تجربهی ۲ بار حضور در فینال آسیا.
اینها نتیجهی موفقیتهایی است که این تیم با درایت کادرفنی؛ غیرت و تلاش بازیکنان، حمایت هواداران و پیشکسوتان و در آخر دوری از حواشی بدست آورده است.
زندگی نیز دقیقا همچون زمین مسابقه است!
همهی این موفقیتها درصورتی بدست میآید که در زندگی؛حرفی برای گفتن داشته باشیم.
اگر بیرون زمین بهدنبال حواشی و دیگر مسائل باشیم؛ در زمین تمرکز کامل نخواهیم داشت.
آنوقت؛ دیگران را نباید برای عدم موفقیت خودمان، مؤاخذه کنیم.
جملهکوتاه این یادداشت:
کاش بیاموزیم کمکاری خودمان را به گردن دیگران نیندازیم و برای عدم موفقیتمان؛ تلاش دیگران را بیارزش جلوه ندهیم.
6 پاسخ
عالی بود شقایق جان
موفق باشی
ممنونم هدا جان 🙂
شما هم موفق باشید❤
ای جاااااان دلم 😍 مثالت عالی بود عزیزم 👏👏👏❤
ممنونم عزیزدلم❤😍
میدانی شقایق این روزها به این جمله فکر میکنم که «حاضریم برای چه چیزی رنج بکشیم؟» اگر مدام دنبال دغدغههای بیاهمیت بگردیم پس هیچجایی برای زندگی حقیقی نخواهیم داشت.
دقیقا درسته محدثه جانم.
فقط باید بهسمت کارهایی که دوستشون داریم بریم تا بتونیم زندگی کنیم.