اگر عادت کنیم تا بهیکدیگر عشق هدیه بدهیم، دنیایمان چهشکلی میشود؟!🤔
بهعقیدهی من، این خود ما هستیم که کیفیت روابطمان را تعیین میکنیم.
اگر بدونچشمداشتی به دیگران عشق بورزیم؛ احتمالا همان مقدار را نیز دریافت میکنیم.
بهنظر من محبت کردن به دیگران در وهلهی اول باعث شادی خود ما میشود.
همین که ببینی با برداشتن یک قدم کوچک؛ شخص دیگری را شاد کردهای حسوحال بینظیری را تجربه میکنی.
بهطور کلی من انسان صلحطلبی هستم.
دوست دارم همیشه همهچیز در نهایت آرامش پیش برود.
من از مشاجره و بحثهای بیسرانجام متنفرم.
معتقدم وقتی در آرامش میشود مشکلات را حل کرد؛ چرا بیاحترامی و دعوا را انتخاب کنیم؟!
در هنگام عصبانیت دو طرف ماجرا عصبانی هستند و حق را تماما به خودشان میدهند!
اما اگر کمی صبر کرده تا قدری اعصابشان آرام شود؛ بیشک به نتایج بهتری دست خواهندیافت.
وقتی با زبان عشق میتوان سخن گفت؛ چرا آن را رها کرده و به پرخاش رو بیاوریم؟!
خشونت چرا انقدر در جامعهی امروز ما همهگیر شده است؟!🤐
زنوشوهرها سر مسائل کوچک و بزرگ؛ فاتحه زندگیشان را میخوانند و هربار جدوآباد یکدیگر را مورد لطف و عنایت قرار میدهند!
یا از تهدیدِ فوقالعاده کثیفِ طلاق؛ برای رسیدن به آنچه میخواهند استفاده میکنند!
اگر واقعا انقدر زندگی کردن درکنار هم سخت است؛ پس چرا تمامش نمیکنند؟!
من فکر میکنم این فقط راهی است برای به کُرسی نشاندن حرف خودشان!
ولی در باطن، آنها یکدیگر را دوست دارند و شاید اصلا طاقت دوری از یکدیگر را نداشتهباشند!
پدرومادرها با مشاهده یک اشتباه از جانب فرزندشان؛ چنان او را مؤاخذه میکنند که انگار آن طفلمعصوم با آگاهی کامل از نتیجه، این کار را انجام داده است!
اسماش بچه است.
اگر قرار بود او هم مثل ما سنجیده و درست تصمیم بگیرد و رفتار کند، دیگر که نام بچه بر او نمیگذاشتند!
بچهها کنجکاوند و دوست دارند خودشان جهان پیرامونشان را بشناسند.
چه اشکالی دارد که زیر نظر خودمان فرصت تجربه کردن را به آنها بدهیم؟!
آیا خود ما درطول زندگیمان؛ مرتکب اشتباهی نشدهایم؟!
در آن لحظه اگر دیگران مدام کار زشتمان را بر سرمان میکوبیدند، ناراحت نمیشدیم؟!
بهنظر من در دنیای امروز و با سخت شدن شرایط زندگیمان؛ خودمان باید بیشازپیش هوای یکدیگر را داشته باشیم.☺
به یکدیگر خوبی کنیم تا از بودن در کنار هم لذت ببریم.
چه تضمینی هست که من فردا زنده باشم؟!😧
پس چرا امروز که هستم؛ با بدی کردن به دیگری، فرصت خوب زندگی کردن را از خودم دریغ کنم؟!
چرا سعی کنم با بدی کردن در حق دیگران، تصویری زشت از خود در ذهن او بهیادگار بگذارم؟!
من معتقدم که هرچقدر خوبی و عشق بهدیگران هدیه دهیم، هزاربرابر آن را دریافت میکنیم.
اگر آن فرد هم جبران نکند؛ که احتمالش کم است، خدا که میبیند.
من برای رضای خدا و شادی خودم بهدیگران خوبی میکنم.
البته گاهی نیز پیش میآید که با خوبی کردن زیاد به بعضیها، میپندارند که خوب بودن و عشق ورزیدن وظیفه توست.
در اینصورت کمی جا خورده و میزان عشقورزی را پایین میآورم.
تا اینگونه متوجه شوند که اگر انتخاب من خوب بودن است، میتوانم گاهی نیز خنثی شوم.
خوبی کردن به کسانی که همیشه حدوحدود خودشان را میدانند؛ پا از گلیمشان درازتر نکرده و آن را وظیفه تلقی نمیکنند، بهترین و زیباترین احساسی است که هر شخصی میتواند تجربه کند.