موسیقی چقدر روی شما تاثیر میگذارد؟!
آیا تاکنون تجربهی این را داشتهاید که حالتان کمی گرفته باشد و با شنیدن یک موزیک سرحال شوید؟!
یا برعکس، تا حالا برایتان پیش آمده که با شنیدن یک آهنگ، بهفکر بروید؟!
به احتمال زیاد شما نیز این حالات را تجربه کردهاید!
در چنین حالتی، شما بیشتر به ریتم آهنگ توجه میکنید یا متن ترانه؟!
من در ابتدا، پیش از این که به ریتم موسیقی توجه کنم، متن آهنگ را گوش میدهم تا متوجه شوم خواننده میخواهد چه پیامی را منتقل کند.
یعنی مغزم ابتدا به تحلیل کلماتی که میشنوم میپردازد و بعد، به شاد یا غمگین بودنش توجه میکنم.
من معتقدم که انسانها به کمک آهنگ، میتوانند بسیاری از حرفهای ناگفتهی دلشان را مطرح کنند.
درواقع بدینصورت هم آهنگی گوش کردهاند و هم حرف دلشان را با دیگران درمیان گذاشتهاند.
گاهی برایم پیش آمده که یک آهنگ توانسته بغض عمیق چند ماههام را بشکند، یا آهنگی دیگر چنان پر انرژیام کرده که تا شب بخاطرش سرحال بودهام .
گاهی نیز با شنیدن یک موزیک، خاطراتی برایم زنده شده است که اگر سالها برای بهیاد آوردنش منتظر میماندم، به نتیجهای نمیرسیدم!
ما بهفراخور حسوحالمان؛ میتوانیم از این بخش هنر (موسیقی) غرق لذت شویم.
اگر برای انجام کار خلاقانه بهدنبال ایده هستید، از موزیک بیکلام غافل نشوید.
اگر شخصی برایتان آهنگی فرستاد، توصیهی من این است که به متن آن نیز توجه کنید.
چندین بار به گوش دادن آن بپردازید.
ابتدا از ریتم آهنگ لذت ببرید.
سپس روی واژه، واژهی آن تمرکز کنید.
شاید بخشی یا همهی جملاتی که از زبان خواننده میشنوید حرفِ دل آن شخص باشد که دوست داشته به شما بگوید، اما نتوانسته یا شاید بیان آنها برایش دشوار بوده است.
موسیقی میتواند زبانگویای احساسات انسان باشد.
فقط کافی است اندکی روی آنچه میشنویم فکر کرده تا معانی بسیاری از موضوعات را درک کنیم.