خودبزرگ‌بینی و خودشیفتگی!

حتما شما هم در طول زندگی‌تان با چنین افرادی مواجه شده‌اید!

افرادی که خودشان را بشدت خوب و کامل می‌پندارند ولی دیگران را ناقص و دست‌پایین درنظر می‌گیرند.

به‌نظر من این حجم از خودشیفتگی از اعتماد به‌نفس کاذب نشأت می‌گیرد!

شخصی که فقط خودش را قبول دارد و معتقد است که از همه‌چیز سر‌در‌می‌آورد.

او به‌خودش مطمئن است که هیچ‌گاه مرتکب خطا نمی‌شود!

پس به‌راحتی دیگران را قضاوت کرده و آن‌ها را نصیحت می‌کند!

 

اما مگر می‌شود که یک فرد در طول زندگی‌اش دچار اشتباه نشود؟!

من که بعید می‌دانم زیرا تجربه ثابت کرده است که اینجور افراد، اگر دچار خطا هم شوند به راحتی آن را به گردن دیگران می‌اندازند.

برخی از افراد معتقدند که همیشه حرف آن‌ها درست است و هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کنند!

درحالی که در اکثر مواقع بدلیل غرور بی‌جایشان، حرف دیگران را گوش نمی‌دهند و بعدا به خطایشان پی‌می‌برند.

آن‌وقت مجبور می‌شوند که حرف دیگران را با اکراه قبول کرده و موبه‌مو اجرا کنند.

درواقع حتما باید به‌طریقی جریمه شوند، و بعد متوجه شوند که دیگران هم می‌فهمند.

چنین افرادی تا سرشان به سنگ نخورد متوجه این موضوع نخواهند شد که دیگران بدی‌ِ آن‌ها را نمی‌خواهند و اگر سخنی می‌گویند فقط قصد کمک به آن‌ها را دارند.

 

مثلا شخصی را درنظر بگیرید که برای خرید یک لباس یا کفش، به‌همراه یک‌نفر به بازار رفته است.

خودش می‌گوید فلان مدل یا رنگ لباس خوب است، شخص همراه با آوردن دلایل منطقی سعی در راهنمایی او دارد که خرید بهتری داشته باشد.

اما آن شخص همان چیزی را انتخاب می‌کند که در ابتدا چشمش را گرفته بود.

 

در چنین حالتی همراهش نیز سکوت کرده و تصمیم‌گیری را برعهده‌ی خود فرد می‌گذارد.

 

بعد از آن که به خانه می‌روند و خریدش را با دقت نگاه می‌کند، می‌بیند که نخ‌های لباس پوسیده است و با یک نخ‌کش شدن ساده لباسش را باید دور بیندازد یا بعنوان دستمال از آن استفاده کند!

 

یا کفشی  که خریده است پایش را می‌زند و اذیتش می‌کند!

او به‌راحتی تحت‌تاثیر تبلیغات فروشنده برای فروش جنسش قرار گرفته و به امید اینکه کفش جا باز می‌کند و اندازه‌اش می‌شود به خرید آن راضی شده است.

اما پس از یک هفته پوشیدن کفش، آن را به کناری انداخته و در ذهنش خودش را سرزنش می‌کند که کاش حرف همراهم را گوش کرده بودم!

بدین‌ترتیب هم پولش را دور ریخته و هم کفش بدرد نخوری خریده است.

 

انتخاب کردن خودمان مهم است، اما اگر از نظر دیگران هم استفاده کنیم و عجولانه تصمیم نگیریم احتمالا نتایج بهتری نصیبمان خواهد‌شد.

 

خودبزرگ‌بینی در مواقع گوناگونی دیده می‌شود.

مثلا شخص آنقدر خودش را دست‌بالا می‌گیرد که خدا را نیز بنده نیست!

فکر می‎‌کند که او پسر یا دختر شاه است!

او می‌پندارد که دیگران وظیفه دارند تحت‌ هر شرایطی به او احترام بگذارند و تحویلش بگیرند درحالی که خودش نهایتا جواب سلام دیگران را بدهد!

خب وقتی که خودت به دیگران احترام نمی‌گذاری توقع احترام هم نباید داشته باشی!

 

میزان احترام گذاشتن دیگران را خود ما تعیین می‌کنیم.

با رفتار و نوع صحبت کردنمان خودمان مشخص می‌کنیم که دیگر افراد چگونه با ما رفتار کنند.

 

یا این افراد انقدر خودشان را خوش‌تیپ و زیبا می‌پندارند که معتقدند هیچ‌کس به گرد پای آن‌ها نمی‌رسد!

کمی فروتنی هم بد نیست!

خودشیفتگی و خودبزرگ‌بینی منجر به عقده‌های مختلفی می‌شود که کم‌کم دیگران ترجیح می‌دهند که ما را از لیست زندگی‌شان کنار بگذارند.

پس حواسمان باشد که یک‌وقت در تنهایی و بی‌کسی‌مان غرق نشویم.

تا دیر نشده است به خودمان بیاییم و کمی از اعتماد به نفس کاذبمان بکاهیم.

2 پاسخ

  1. می‌بایست بر سر این موجودات فریاد زد و گفت که هی از دماغ فیل افتاده‌‌ها چه مرگتونه؟!
    دقیقا با همین میزان عصبانیت… .
    شقایق جان بعد از مدت‌ها به سایتت سر زدم… چقدر مطلب جدید و خوب، چقدر یادداشت نو… پشتکارت عالیه… موفق باشی :)))))

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *