گاهی انجام ندادن بعضی کارها چقدر برای آدم گران تمام میشود.
مثلا دوست داشته باشی بنویسی اما نتوانی.
دوست داشته باشی هر روز سایتت را بهروز نگهداری ولی چیزی برای منتشر کردن نداشته باشی.
دوست داشته باشی کتاب بخوانی اما تمرکز لازم برای درک آن را نداشته باشی.
در چنین حالتی فقط حسرت میخوری و میگویی کاش زودتر این روزهای کسالتبار بگذرند و تمام شوند.
کاش زودتر همهچیز مثل قبل شود.
مثل همان وقتی که لبخند رضایت از به سرانجام رساندن کارهایت مهمان لبهایت میشد.