ایران، قدرت اول خاورمیانه، در بدبختی غرق میشود و خدا فقط مینگرد…
انگار این مملکت نفرینشده است!
انگار هیچوقت نمیشود رنگ آرامش را به خودش ببیند.
هر بار یک معضل و مشکل بزرگ.
مردمان این سرزمین تا چهزمانی باید برای ابتداییترین نیازهایشان به مسئولین التماس کنند؟!
خوزستان در طول ۸سال جنگ با عراق، شب و روزهای وحشتناک کم بهخود دیده است که اکنون نیز باید اینگونه در فلاکت و بدبختی فرو برود؟!
تا چندی پیش در شبکههای اجتماعی،#خوزستان_هوا_ندارد را میدیدیم و اکنون #خوزستان_آب_ندارد.
روزانه بارها از این قبیل هشتگها استفاده میکنیم.
اما آیا انتشار این هشتگها؛ دردی از مردم آن خِطِه، دوا میکند؟!
یا تاثیر چشمگیری بر مسئولین میگذارد که بهخودشان بیایند و دستبهکار شوند؟!
همیشه در شرایط سخت مردم، هنرمندان و ورزشکاران، خودشان به داد همنوعانشان در سرتاسر کشور رسیدهاند و سران کشور پشت میزهایشان بهنظاره نشستهاند!
برای آنها فرقی ندارد که سیل زندگی مردم را با خودش ببرد یا زلزله خانههایشان را بر سرشان آوار کند!
آنها در همهی این مواقع فقط یککار را انجام میدهند:
حرف زدن بدون کوچکترین عملکرد مثبتی!
مسئولین چهزمانی قرار است که حلال مشکلات این مردم شوند؟!
مگر آنها انتخاب نشدهاند که به مردم خدمت کنند؟!
پس چرا بهجای انجام وظیفه، بر روی آنها اسلحه میکشند؟!
این افراد چند صباح دیگر در آن دنیا، چگونه میخواهند جوابگوی این ظلم باشند؟!
ستاد مدیریت بحران در ایران، همیشه خودش با بلایای طبیعی و بیماریهای ناشناخته شگفتزده میشود!
چندی پیش در پی حادثهی واژگونی اتوبوس خبرنگان در نقدهی آذربایجان غربی متوجه شدیم بزرگترین وظیفهی آقایان مسئول، این است که مدل نشستنشان مقابل مردم و سران نظام تغییری نکند!
اگر آنها خیلی محبت کنند و حاضر به پاسخگویی شوند، از کارهای بزرگی سخن میگویند که هیچوقت مردم اثری از آنها نمیبینند!
نمیدانم شاید این کارهای بزرگ و خدمترسانی که عزیزان از آن صحبت میکنند در دیگر کشورها اتفاق میافتد که ما تفاوتی حس نمیکنیم!
انگار خدا نیز ایران را فراموش کرده است!
چرا خدا بهداد این کشور و مردمان بیپناهش نمیرسد؟!
خدایا ایران را از قحطی، خشکسالی، مسئولین بیکفایت، بلایای طبیعی، جنگ، وعده وعیدهای پوچ و تو خالی و… نجات بده.