بعضیها آنقدر بیلیاقتند که اگر دستت را در عسل بزنی و در دهانشان بگذاری باز هم با وقاحت میگویند عسلاش طبیعی نبود!
خوبی کردن به انسانها حد و اندازهای دارد.
مهم نیست که این شخص از خویشاوندانت است یا از جمع دوستانت.
اگر به آنها بیش از اندازه خوبی کنی و همیشه بدیهایی که در حقت میکنند را نبینی، کمکم متوهم میشوند که تو اصلا مگر محبتی به من کردهای؟!
بعضی از آدمها رفتارهای بد خودشان را نمیبینند و آنها را به دیگران نسبت میدهند.
درحالی که خودشان همهجا به همان رفتارها مشهور هستند!
اینگونه افراد نمونهی بارز این ضربالمثل هستند که «کورِ خودش است و بینای مردم!»
بعضی از آدمها از دور قشنگ و مهربان هستند.
ولی وقتی به آنها نزدیک میشوی و سالها درکنارشان زندگی میکنی، شخصیت واقعی آنها را میشناسی.
در وجودشان هیولایی زندگی میکند که ناگهان پدیدار میشود.
وقتی دهان باز میکنند، کلمات به شعلههای آتش تبدیل میشود که قلبِِ طرف مقابل را نشانه میگیرند.
دل شکستن و ناراحت کردن دیگران، کار همیشگی آنهاست.
در چنین حالتی فقط باید در مقابل توهینها و عقدهگشاییهایشان علیرغم داشتن پاسخ، سکوت کنی.
جواب ندادن کمک میکند که اعصاب خودت بیشازپیش بهم نریزد و به آرامشت خدشهای وارد نشود.
من نیازی به وجود چنین افرادی در زندگیام ندارم.
افرادی که فقط آموختهاند از دیگران سوءاستفاده کنند و بعد با پررویی کارهایی که در گذشته برایشان انجام دادهای را انکار کنند.
حداقل کمی مُنصِف باشید و مُنکِر محبتهایی که در حقتان شده نشوید.
کارهای خودشان را خوبی و محبتِ تمام میدانند ولی مهربانیهای دیگران را بیارزش تلقی کرده و میگویند کاری نکردهاید!
انصاف هم خوب چیزی است!!
پ.ن:
این آهنگ با این پست ارتباطِ عمیقی دارد، اگر تمایل داشتید آن را نیز گوش کنید.