گذرانِ زندگی

گاهی برای زنده ماندن احساساتِ خودت، باید قیدِ زندگی در کنار بعضی از آدم‌ها را بزنی.

اگر بسوزی و بسازی؛ اگر خَم به اَبرو نیاوری و پا روی دلت بگذاری، روزی از راه می‌رسد که وقتی مقابل آینه می‌ایستی دیگر خودت را نخواهی شناخت.

گاهی برای اینکه زندگی‌ات را نجات دهی و از خودت محافظت کنی چاره‌ای نداری جز گذر از کسانی که روزی دوستشان داشته‌ای.

بی‌شک گذشتن از افرادی که بخشِ اعظمِ زندگی‌ات را با آن‌ها سپری کرده‌ای، آسان نخواهد‌بود.

اما به‌مرور زمان با نبودنشان خو خواهی‌گرفت.

 

زندگی، انسان‌ها را عوض می‌کند.

اخلاق و رفتارشان، عقاید و طرز فکرشان، خودخواهی و فروتن بودنشان و… مدام دستخوش تغییرات می‌شود.

بعضی‌ها سنگ‌دل می‌‌شوند ولی می‌پندارند که بهترین انسانِ کُره‌ی زمین هستند!

و با همین تفکر، دیگران را قضاوت می‌کنند و آن‌ها را از خودشان می‌رانَند.

بعضی‌های دیگر؛ مهربان‌تر می‌شوند و همیشه سعی می‌کنند به دیگران خوبی کنند اما در اکثر مواقع دلشان می‌شکند.

 

ما مجبور نیستیم تا ابد در کنار کسانی بمانیم که دل شکستن برایشان تفریح است.

ما محکوم نیستیم به تحملِ افرادی که همیشه سعی می‌کنند دیگران را تحقیر کنند.

ما باید بین کسانی که دوستمان ندارند و هر بار به یک بهانه آزارمان می‌دهند، خودمان را برگزنیم تا هم‌چون شمعی ذره‌ذره آب نشویم.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *