این کتاب پیرامون مسائل اساسی زندگی نوشته شده که احتمالا اکثر ما انسانها گاهی آنها را فراموش میکنیم.
نکاتی دربارهی زندگی، عشق، مرگ، امید به زندگی و…
استادِ چیرهدستِ جامعهشناسی که در حال مبارزهای اعجابانگیز با بیماری سخت و لاعلاج «ای ال اس» است، به بحث در مورد یک سوژهی خاص پرداخته و ما هر کدام از آنها را طی یک فصل از کتاب میخوانیم.
کتابی ساده، صمیمی، سرشار از جملات تسلیبخش با یک احساس همزادپنداری خاص برای خواننده که میتواند از آن نکات بیشماری را بیاموزد.
از این کتاب میشود درسهایی از زندگی آموخت که در هیچ کلاس و دانشگاهی نمیتوان یافت.
استاد؛ علیرغم وضعیت جسمانی نامساعدش، مشتاقانه تمام هفته را به امید رسیدن سهشنبهها و مطرح کردن درسهایی از زندگی برای دانشجوی قدیمیاش سپری میکند.
دانشجو و دوست او؛ هر سهشنبه با دستانی پر از غذا و تنقلات به خانهی استادش میرود.
هربار او را با حالوروز بدتری میبیند اما این نکته که انقدر به زندگی امیدوار است برایش جالب است.
شخصی که کمکم تمام احساسش را از دست میدهد و همچون یک تکه گوشت روی صندلی یا تخت افتاده است چگونه میتواند انقدر امیدوارانه به حیاتش ادامه دهد؟!
در ادامه بخشی از جملات برگزیده این کتاب را میخوانیم:
– یا به یکدیگر عشق بورزید، یا بمیرید.
– بالأخره روزی خواهی مرد، ولی نه برای مدتی طولانی و نه برای همیشه. پس ناامید نباش.
– یک معلم در جاودانگی تو مؤثر است. تو هیچگاه نمیتوانی بگویی که این تأثیر تا کی پایان میپذیرد.
– سرنوشت در برابر بسیاری از افراد سر تسلیم فرود میآورد. این خود انسان است که خودش را بهخطر میاندازد.
– هر شب که میخوابم، میمیرم. و صبح روز بعد، وقتی بیدار میشوم، دوباره متولد میشوم.
میچ آلبوم، این رمان را بر اساس واقعیتِ زندگی خودش نوشته است.
او شخصیت موری را با الهام از استادش آفریده است.
پ.ن:
پیشنهاد میکنم حتما این کتاب را مطالعه کنید، مطمئنم که شما نیز دوستش خواهید داشت.