تلنگر به‌موقع!

گاهی قول دادن به یک فرد می‌تواند شروع جدیدی در زندگی ما باشد.

امروز با قولی که به یک نفر دادم، می‌خواهم دوباره از جا بلند شوم.

تصمیم گرفته‌ام که با گذراندن این چند ماه سخت، باری دیگر به زندگی بازگردم.

زندگی به‌خودی‌خود پر از مشکلات و غصه‌های پیش‌بینی نشده است.

این چهار ماه انقدر بر من سخت گذشت که حتی از انجام کارهای دوست‌داشتنی‌ام هم غافل شدم.

اما دیگر برایم بس است.

 

حرف‌های امروز آن فرد تلنگری بود تا تصمیمی که خودم برای عملی کردنش مردد بودم را بگیرم.

از امروز می‌خواهم به جدیتِ قبل روی پروژه‌های نیمه‌کاره‌ام کار کنم و تا پایان این سال نحس (۱۴۰۰) حداقل این پیروزی را برای خودم ثبت کنم.

آمدم این حرف‌ها را اینجا ثبت کنم تا به خودم اجازه‌ی تنبلی ندهم.

تمام تلاشم را می‌کنم تا روی قولی که داده‌ام بمانم و به‌نوبت به کارهای باقیمانده‌ام رسیدگی کنم.

زندگی با همه‌ی بالا و پایینش در جریان است، پس این نیز می‌گذرد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *