گاهی صبر میتواند تو را از درون متلاشی کند.
مثلا صبر برای بازگشت کسی که رفته است.
حال این صبر میتواند درمورد یک شخصی باشد که فوت کرده است و درواقع بازگشتی نخواهد داشت.
و یا درمورد شخصی که بهیکباره راه زندگیاش را از شما جدا میکند.
گاهی نیز صبر میکنی تا از کاری که انجام دادهای نتیجهی موردنظرت را بگیری.
مثل منتظر ماندن برای آمدن جواب کنکور، تا ببینی نتیجه درس خواندنت در نهایت چه میشود؟
آیا تو را به دانشگاه میرساند یا نه؟
بهنظر من صبرِ زیاد هم، خوب نیست.
فکرش را کنید فردی مدام از اینطرف و آنطرف، نیش و کنایه بشنود.
مدام یک موضوع را بر سرش بکوبند.
مدام او را برای انجام یا عدم انجام کاری بازخواست کنند.
این فرد چه رفتاری ممکن است در نهایت از خودش نشان دهد؟
تا ابد سکوت میکند و همهی حرفهایش را درون خودش حل میکند؟
یا ناگهان کاسهی صبرش لبریز میشود و همچون کتری که سر برود خودش را خالی میکند؟
بهتر نیست که خودمان احترام خود را نگه داریم و در زندگی دیگران دخالت نکنیم؟
این که فلان فرد چه رشتهای میخواند یا چه لباسی میپوشد واقعا انقدر در زندگی ما مهم و تعیینکننده است که باید درموردش نظر دهیم؟
هرشخصی خودش عقل دارد، میتواند خوب و بد را تشخیص دهد.
اینکه مدام به دیگران دستور دهیم این کار را بکن، این کار را نکن درواقع خودمان داریم بطور غیرمستقیم به دیگران میگوییم به من بیاحترامی کن.
صبر کردن خیلی خوب است اما نه در مواقعی که دیگران زندگی را برایمان جهنم کردهاند.
یک روزی میرسد که صبرمان لبریز میشود آنوقت همچون بمبی که بترکد ترکشهای آن همهجا پراکنده میشود.
آنوقت است که تر و خشک با هم میسوزند.
پس میزان صبر آدمها را درنظر گرفته و بیش از آن به کسی سخت نگیریم.
اگر اخلاق را رعایت نکنیم دیر یا زود اتفاقی خواهد افتاد که شخصیت ما زیر سوال برود.
صبر هرکسی حد و اندازهای دارد.
خودمان باید جایگاهمان را بدانیم و پا از گلیممان درازتر نکنیم.
مثل این میماند که یک سطل در دست بگیریم و قطره قطره در آن آب بریزیم.
درست است که گنجایش آن زیاد است اما خب درآخر روزی میرسد که آن سطل لبریز شود و محتویاتش بر زمین بریزد.
آیا بهتر نیست تا صبر دیگران را لبریز نکردهایم و باعث نفرت او از خودمان نشدهایم؛ دست از این کارها برداشته و سرگرم زندگی خود شویم؟
گاهی نیز درمقابل برخی از مسائل چارهای نداریم، جز صبر کردن و امید داشتن به آینده.
مثلا در شرایطِ اقتصادیِ امروز، کاری از دستمان برنمیآید جز تحمل و صبوری کردن.
اگر به آینده امیدوار باشیم؛ صبر کردن برای رسیدن روزهای خوب نهتنها آرامشبخش است بلکه همانطور که خدا در قرآن گفته است بعد از هر سختی،آسانی است.
خب و اما جملهکوتاه امروز:
صبور باش اما نه آنقدر که زندگیات را مختل کند.
پس صبر هم مثل همهی خوبیها حد و مرزی دارد که باید رعایت شود.
نه آنقدر صبور باشیم که دیگران به ما آسیب بزنند و نه آنقدر عجول که معنی صبر را کاملا فراموش کنیم.
همیشه تعادل و میانهروی را پیشگیر تا کامروا شوی!