دل‌نوشته

تولدت مبارک!

«تولدت مبارک» سایتم را می‌گویم! آخر می‌دانید امروز دومین تولد این سایت است. سایتی که دو سال پیش؛ با شوق و ذوقی وصف‌نشدنی، رو‌به‌راهش کردم.

ادامه مطلب»
تلنگر به‌موقع!

گاهی قول دادن به یک فرد می‌تواند شروع جدیدی در زندگی ما باشد. امروز با قولی که به یک نفر دادم، می‌خواهم دوباره از جا

ادامه مطلب»
مادربزرگ عزیزم

روی تخت، در کنار جسم سرد مادر‌بزرگش نشسته بود. دستان سرد پیرزن را در دست گرفت و به لبانش نزدیک کرد. بی‌وقفه بر روی دستان

ادامه مطلب»

می‌افتم اما دوباره بلند می‌شوم… شروع پاییز مصادف شد با چهلمین روز از نبودنت…  

ادامه مطلب»
دنیای بی‌رحم

  بعضی از آدم‌ها چنان در زندگی‌ات نقش اساسی و محوری دارند که بعد از رفتنشان، احساس پوچی می‌کنی. کاملا نگاهت به زندگی و انسان‌ها

ادامه مطلب»
مرگِ روح

دردی درون سینه دارم که تا مغز استخوان‌هایم را می‌سوزاند. دیگر حوصله‌ی هیچ کاری را ندارم. نه قلم به دست می‌گیرم. نه تمرکزی برای کتاب

ادامه مطلب»
کابوس همیشگی من

از وقتی سر‌و‌کله‌ی این اژدهای بد شکل و قیافه، در وجودت نمایان شد زندگی‌ام کامل از جریان افتاد. از همان روزی که شنیدم سرطان در

ادامه مطلب»
باورهایم را شکستید

چند وقتی است که آدم‌های اطرافم را نمی‌شناسم. من حس کسی را دارم که در دنیایی، غریب و تنها رها شده است. نمی‌دانم چه اتفاقی

ادامه مطلب»
خوشبختی

اغلب اوقات نمی‌دانیم که خوشبختیم… درحالی که هستیم. زمانی متوجه می‌شویم که دیگر اثری از آن حال خوش نمی‌بینیم. آن‌وقت غصه‌ی روزهای رفته‌ای را می‌خوریم

ادامه مطلب»
کلافگی

گاهی روزها هر کاری می‌کنی انگار آن روز، روز تو نمی‌شود. امروز از همان روزها بود برایم. صبح که از خواب بیدار شدم به خودم

ادامه مطلب»
زندگی می‌گذرد

بیایید اندکی برای حال خوب خود تلاش کنیم. برای لحظاتی بیخیال مشکلات زندگی شویم و تا قهوه‌مان یخ نکرده از نوشیدنش لذت ببریم. زندگی هم‌چون

ادامه مطلب»