
تجارب جدید
گاهی در زندگی شرایطی پیش میآید که آدم، حسِ خوبی از آن دریافت میکند. مدتی بود که هیچ کار مفیدی انجام نمیدادم. روزهایم به بطالت
گاهی در زندگی شرایطی پیش میآید که آدم، حسِ خوبی از آن دریافت میکند. مدتی بود که هیچ کار مفیدی انجام نمیدادم. روزهایم به بطالت
وقتی حال ما بنا به هر دلیلی خوب نیست، نباید فراموش کنیم چه کسی تلاش کرد تا به بهتر شدن ما کمک کند. حالا این
وقتی این متن از حسین پناهی را دیدم، یاد حرفهایی افتادم که در روزهای گذشته بارها با خودم تکرار کردم. انسان گاهی باید بیخیال
بعضیاوقات آدمها حرفهایی میزنند که خودشان فراموش میکنند. اما کافی است که روزها بعد خودشان در شرایط مشابه قرار بگیرند؛ اگر بهشان یادآوری کنید که
چقدر دیالوگهای بینظیر شازده کوچولو را دوست دارم. آنتوان دو سنت اگزوپری؛ چه ایدههای نابی در ذهنش داشته که آنها را از زبان یک موجود
آیا اتصال بین قلب و مغز امکانپذیر است؟! بهنظر من پاسخ این سوال، میتواند مثبت باشد! اکثر ما انسانها در مواجه با مشکلات و موانعی
گاهی برای زنده ماندن چارهای نداری جز خندیدن! گاهی برای آن که نشان بدهی زورت به مشکلات میرسد چارهای نداری جز ایستاده مُردن! گاهی در
تا حالا به نحوهی زندگی، پس از کرونا فکر کردهاید؟! کمی قبل؛ سخت در فکر بودم. به این فکر میکردم که زندگیمان پس از
تا حالا شده وقتهای سوختهی زندگیتان را به فرصتهای طلایی تبدیل کنید؟! مثلا موقع سوار شدن به تاکسی یا مترو؛ بهجای آنکه بیهدف اطرافمان را
کاش خدا روی مغزمان یک همچین کلیدی تعبیه میکرد!! کاش خدا این خدمت را به بشر میکرد؛ یک قفل و کلیدی روی مغز ما انسانها
۲ سال از ورود ویروسی از دل چین به جهان میگذرد. ویروسی بهنام کرونا. اسمش هم عجیب است درست مثل ماهیت خودش. ویروسی که هر
امروز اولین کلاس سمپوزیوم نویسندگی برگزار شد. موضوع روز اول این دوره؛ فرمولنویسی بود! استاد کلانتری؛ یک روش متفاوت برای نوشتن معرفی کردند. درواقع