مدیریت زمان
من فکر میکنم برای استفادهی بهتر از زمان باید فکری کرد. الآن که در ایام عید نوروز هستیم و همهی مردم، یا در مسافرت بهسر
من فکر میکنم برای استفادهی بهتر از زمان باید فکری کرد. الآن که در ایام عید نوروز هستیم و همهی مردم، یا در مسافرت بهسر
یکی از مهمترین معیارهایی که میتوان برای خردمندی انسانها درنظر گرفت، میزان کتاب خواندن آنهاست. کسی که در طول زندگیاش جز کتابهای درسیاش هیچ کتابی
برای موفقیت به عوامل متعددی نیاز است. کشف استعداد، تمرین و ممارست، تحقیق، مصاحبه با دیگران، مطالعه و… به نظر من برای موفق شدن یک
من به این نکته باور دارم که ورودیهایی که وارد مغزمان میکنیم، تعیینکننده حال ما در ساعات مختلف روز است. مثلا صبحی را در نظر
برنامه نوشتن همیشه آدم را با چالشهای فراوانی روبرو میکند. این که برای خودمان یک لیست بلند و بالا از کارهایی که دوست داریم انجام
فراموشی گرفتن همیشه هم بد نیست. گاهیوقتها، شانسی بزرگ است که شامل حالت میشود. گاهی خدا چنان تو را در آغوشش میگیرد که باور نخواهیکرد.
وقتی قلم به دست میگیریم یا به تایپ کردن مشغول میشویم، انگار که به ناخودآگاهمان متصل میشویم. حرفهایی را مینویسیم که ممکن است تا آن
همیشه قبل از شروع سال جدید هزاران نقشه میکشیم. هزاران هدف برای خودمان تعیین میکنیم. هزاران آرزو در ذهنمان ترسیم میکنیم. اما واقعا در
هر انسانی بهواسطهی عقلی که در سر دارد نبوغ و ابتکار هم دارد. کافی است که بر تنبلیمان غلبه کنیم تا مغز نیز، شگفتزدهمان کند.
گاهی صبر میتواند تو را از درون متلاشی کند. مثلا صبر برای بازگشت کسی که رفته است. حال این صبر میتواند درمورد یک شخصی باشد
جرقه همیشه نقطهی اول هر کاری است. میتواند آغاز یک کسب و کار باشد یا نوشتن یک داستان. طرح اولیهی یک نقاشی باشد یا ساخت
آدمی با امید زنده است. من به این سال خیلی امیدوارم. حس میکنم که امسال قرار است که اتفاقات خوبی بیوفتد. نمیدانم شاید هم اینجوری