
سال نو خجسته باد
همیشه برای شروع سال نو ذوق و شوق فراوانی داشتم و برای رسیدن بهار لحظهشماری میکردم. اما امسال حال دیگری داشتم. چشمم به تلویزیون بود
همیشه برای شروع سال نو ذوق و شوق فراوانی داشتم و برای رسیدن بهار لحظهشماری میکردم. اما امسال حال دیگری داشتم. چشمم به تلویزیون بود
دیروز در کلاس نویسندگی خلاق، استاد کلانتری پیشنهاد جالبی دادند. قرار شد هر کسی برای سال ۱۴۰۰ یک کلمه انتخاب کند تا در سال پیشرو
گاهی بعضی چیزها را نمیشود برای دیگران درست توضیح داد تا حق مطلب ادا شود. تا خودشان دست بهکار نشوند و شیرینی آن را حس
با پیشنهاد استاد شاهین کلانتری نوشتن یادداشت روزانه را شروع کردم. برایم جالب است که دوستان و سایر خوانندگان پیج و سایت، یادداشتهایم را به
مرگ روح یک فرد ممکن است سالها قبل از مرگ جسمش اتفاق بیوفتد. گاهی با شنیدن یک حرف نادرست از جانب دیگران یا دیدن یک
این روزها بهجای آن که شاهد صداقت در رفتار و گفتار از انسانها باشیم؛ خلاف آن را میبینیم. بهجای آن که از آنها معرفت و
کاش میآموختیم از کسانی که شبانهروز برایمان زحمت میکشند تشکر کنیم. مثلا از پدر و مادرمان بهپاس زحماتی که از لحظهی تولدمان تا روزی که
بعضی از افراد هستند که هنوز کاری را شروع نکرده برای دیگران کری میخوانند. هنوز قدمی بهسمت موفقیت برنداشتهاند خود را از پیش برنده میدانند.
زندگی مجموعهای از فراز و نشیبهایی است که همهی ما بهنوعی با آنها روبرو میشویم. کاش در وهلهی اول به این موضوع فکر میکردیم که
من در دبیرستان رشتهی ادبیات و علوم انسانی خواندهام. در مقاطع قبلی نیز به ادبیات و زیرشاخههای آن از جمله انشاء علاقه زیادی داشتم. ولی
در زندگیِ همهی ما ممکن است اتفاقاتی رخ دهد که حالمان را بد کند. این عوامل میتواند انرژیمان را تعدیل کند تا دیگر نتوانیم به
امروز دلم خیلی گرفته بود. همیشه با گوش دادن به چند موسیقی حالم بهتر میشد. حتی برد تیم محبوبم هم نتوانست چندان سرحالم کند. هرکاری