
چگونه ممکن است؟!
همیشه این پرسش برایم مطرح بوده است که چگونه انسانها با شکستن دل یکدیگر راحت به زندگیشان ادامه میدهند؟! یعنی واقعا یک درصد هم عذابوجدان
همیشه این پرسش برایم مطرح بوده است که چگونه انسانها با شکستن دل یکدیگر راحت به زندگیشان ادامه میدهند؟! یعنی واقعا یک درصد هم عذابوجدان
اتلاف وقت؛ مغزت را زایل میکند، زندگی به کنار! اتلاف وقت؛ همچون باتلاقی است که ذره ذره تو را در خودش غرق میکند. با اتلاف
زمستان بدون برف و باران مثل دریای بدون موج است. زندگی بدون شادی مثل زندهبهگور شدن روح و جسم است. زندگی بدون هیجان مثل سوار
عالیترین نتیجهی نوشتن، تقویت عضلات دست و مغز است. عالیترین نتیجهی زندگی، خندیدن و لذت بردن از آن است. عالیترین نتیجهی احترام گذاشتن به دیگران،
اگر میتوانستیم ذهن دیگران را بخوانیم، بیشک هیچ رابطهای باقی نمیماند. اگر میتوانستیم فقط یکبار جواب بدی را با بدی ندهیم، آنگاه میتوانستیم معنای زندگی
داستانِ زندگی؛ همیشه با خوشی و شادی آغاز میشود، با غم و اشک به پایان میرسد. نویسندهی داستانِ زندگی هر شخصی، خود اوست.
هنر؛ زبان مشترک مردم در سرتاسر جهان است. خدا در هنگام خلق هنرمند؛ تمام احساسش را در او دمید. تاب آوردن بعضی رخدادها، هنر میخواهد.
حرف و عمل همچون تار و پود پارچهاند که همدیگر را کامل میکنند. اگر یکی از آنها نباشد، دیگر پارچهای هم در کار نخواهد بود.
آینده و گذشته همچون باتلاقی است که اگر در آن غرق شوی، حال را نیز از دست خواهیداد. اگر از آینده برای خودت رویاهای دستنیافتنی
سرنوشت؛ تقابل تقدیر خدا و تلاش انسان است. گاهی سرنوشت را باید از سر، نوشت. سرنوشت؛ خود میتواند بزرگترین معلم انسان باشد.
شوقِ رسیدن روزهای بهتر است که ما را بهزندگی امیدوار میکند. یک نویسنده فقط به شوق خواندن و نوشتن؛ از خواب بیدار میشود.
بزرگترین ترس یک نویسنده این است که در روز؛ نتواند چیزی بخواند و بنویسد. دیدن درد کشیدن عزیزانت؛ ترسناکترین اتفاقی است که میتواند برایت رخ