یادداشت‌های روزانه

خلوت و همت مجدد

در طول زندگی نیازهای انسان ممکن است بارها دستخوش تغییرات شود. مثلا شاید امروز شخصی تمام نیازش داشتن سقفی بالای سرش باشد. یا نیاز دیگری

ادامه مطلب»
یادداشت‌های روزانه

واسه خدا کاری نداره

وقتی داشتم به‌دنبال عکسی می‌گشتم تا درمورد آن بنویسم، چشمم به این تصویر افتاد. «یادت باشه هرچقدر هم سخت باشه، واسه خدا کاری نداره.»  

ادامه مطلب»
یادداشت‌های روزانه

خاطرات

خاطره یعنی هر جایی بروی و هر کاری انجام دهی، او را ببینی. خاطره یعنی وقتی شروع به حرف زدن می‌کنی طوری از او سخن

ادامه مطلب»
یادداشت‌های روزانه

روزه‌ی سکوت

روزه‌ی سکوت گرفته‌ام. سکوتی که هیچ‌کس نمی‌تواند معنایش کند. سکوتی از جنس کلافگی سکوتی مالامال از بلاتکلیفی سکوتی از قضاوت‌های بی‌اساس آدم‌ها سکوتی از گرگ‌‌صفتانی

ادامه مطلب»
یادداشت‌های روزانه

بازی روزگار

با شنیدن یک خبر ناگهانی، چنان شوکه شدم که دیگر حتی توان برداشتن یک قلم را هم ندارم. منی که صبح و ظهر و شب

ادامه مطلب»
دل‌نوشته

دنیای بی‌رحم

  بعضی از آدم‌ها چنان در زندگی‌ات نقش اساسی و محوری دارند که بعد از رفتنشان، احساس پوچی می‌کنی. کاملا نگاهت به زندگی و انسان‌ها

ادامه مطلب»
دل‌نوشته

مرگِ روح

دردی درون سینه دارم که تا مغز استخوان‌هایم را می‌سوزاند. دیگر حوصله‌ی هیچ کاری را ندارم. نه قلم به دست می‌گیرم. نه تمرکزی برای کتاب

ادامه مطلب»
دل‌نوشته

کابوس همیشگی من

از وقتی سر‌و‌کله‌ی این اژدهای بد شکل و قیافه، در وجودت نمایان شد زندگی‌ام کامل از جریان افتاد. از همان روزی که شنیدم سرطان در

ادامه مطلب»