
بهکجا چنین شتابان؟!
گاهی در زندگی به جایی میرسیم که ترجیح دهیم خودمان را به دره بیندازیم یا سرمان را به دیوار بکوبیم! آنقدر یک موضوع ذهنمان را

دوستیهای ناب
وقتی حال ما بنا به هر دلیلی خوب نیست، نباید فراموش کنیم چه کسی تلاش کرد تا به بهتر شدن ما کمک کند. حالا این

این نیز بگذرد
تا خوب و بَدَش میگذرد هیچ غمی نیست… زندگی بالا و پایین زیاد دارد. در هنگام غم و ناراحتی، باید خوشحال باشیم که بالاخره عمر

آرامشِ دریا
همیشه آرامش دریا را دوست داشتم. هرگاه زندگی تحتفشارم میگذاشت و روحم را خسته میکرد، دوای درد من خلوت با دریا بود. همهی اعضای خانوادهام

نامهای به گروهی از فرزندان آدم!
بعضی از ما انساها، چقدر عجیب شدهایم. تا وقتی زندهایم یکدیگر را آزار میدهیم. راحت همدیگر را قضاوت میکنیم. بدون هیچ اطلاعی از عقاید دیگران،

یک دقیقه بعد از نیمهشب
در جلسات آخر دورهی نویسندگی خلاق بود که برای اولین بار نام «سارا کروسان» را از زبان استاد کلانتری شنیدم. استاد از روش

افکار پوچ
وقتی این متن از حسین پناهی را دیدم، یاد حرفهایی افتادم که در روزهای گذشته بارها با خودم تکرار کردم. انسان گاهی باید بیخیال

حذف بدردنخورهای زندگی
دیروز استاد کلانتری در جلسهی هشتم سمپوزیوم توسعه فردی، مطلبی را عنوان کردند که تلنگر خوبی بود! استاد از حذف افراد و کارهایی صحبت

ایران غمزده
ایران، قدرت اول خاورمیانه، در بدبختی غرق میشود و خدا فقط مینگرد… انگار این مملکت نفرینشده است! انگار هیچوقت نمیشود رنگ آرامش را به
آخرین دیدگاهها